شراب روحانی
شراب روحانی
مخمس ذیل را بر یکی از اشعار عارفانه و ملکوتی شیخ بهائی سروده ام
نمونه ای از آن مخمس :
دوش درحرم آنی بود مرادل و جانی بادوچشم نورانی د یدم آن مه ثانی
چشمکی زدوبگذشت گفتم ازپریشانی ساقیابده جامی زان شراب روحانی
تادمی بیاسایم زین حیات جسمانی
درره وصال تو میدهم سرو جان را میدهم همه هستی روزوگارو سامان را
باغ جنت وکوثر بلبل غز لخوان را بهرامتحان ای دوست گرطلب کنی جان را
آن چنان بر افشانم کزطلب خجل مانی
-------------------------------------------------------
یک شبی توازاحسان بنگرونظارت کن چشمکی بزن آرام هستیم توغارت کن
خلعتی بده جانا لحظه ئی اشارت کن خانه د ل مارا از کر م عما رت کن
بیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی
............................................................................................................................................................
دیده و دل مارا مرحبا نمی شاید خانه فقیران را جزصفا نمی شاید
عارف پریشان راجزو فانمی شاید ماسیه گلیمان را جزبلا نمی شا ید
برتن بهائی ریز هربلا که بتوانی
30/11/1372= 8رمضان1414
مشهد مقدس