جک معمایی
کدام عضو مرد است که هیچ استخوانی ندارد ، پررنگ است ، دوست دارد تلمبه بزند ، و در عشق بازی نقش مهمی دارد؟؟؟؟
:
:
:
اون عضو قلب است ، البته نظر شما هم مهم است..
************************
یه کلاغ تو آسمون تخم میزاره ولی تخمش نمی افته پایین اگه گفتی چرا ؟
..
..
..
..
..
..
عوض اینکه مثل گاو همینجوری بری پایین یکم فکر کن
خوب اسکول شورت پاش بوده
************************
میدونی بچه ی قورباغه و لک لک چی میشه ؟
.
.
...
قلک!!!
************************
مئ دونین فرق بین زن ورادیو چیه؟
:
:
:
اره هردو هرچی دلشون بخواد می گن ولی هیچی نمی خوان بشنوند
************************
کدام عضو مرد است که هیچ استخوانی ندارد ، پررنگ است ، دوست دارد تلمبه بزند ، و در عشق بازی نقش مهمی دارد؟؟؟؟
:
:
:
اون عضو قلب است ، البته نظر شما هم مهم است..
************************
یه کلاغ تو آسمون تخم میزاره ولی تخمش نمی افته پایین اگه گفتی چرا ؟
..
..
..
..
..
..
عوض اینکه مثل گاو همینجوری بری پایین یکم فکر کن
خوب اسکول شورت پاش بوده
************************
می دونی miscall چیه؟؟
.
.
.
واحد اندازه گیری زعفروونه دیگه مثلا میگن یه miscall زعفرروون!!!
************************
میدونی تفاوت شهرداری با صداوسیما چیه؟!
.
.
.
اولی آشغال جمع میکنه و دومی آشغال پخش میکنه…
************************
میدونی فرق و شباهت روز پدر با روز مادر چیه؟
...
...
...
فرقش اینه که روز مادر همه طلا فروشیها شلوغه ،روز پدر جوراب فروشیا!!!!!! .....
ولی شباهتشون اینه که هر دو از جیب بابا میره
************************
فرق باتری با مادر زن در چیست ؟
.
.
.
باتری حداقل یک قطب مثبت دارد اما مادر زن هیچ چیز مثبتی ندارد!!!
************************
مار و زرافه با هم ازدواج می کنن بچه شون می شه قورباغه !!! اگه گفتی چرا ؟
.
.
چون بچه دار نمی شدن بچه شونو از پرورشگاه میارن!
قبل از ازدواج
مرد: آره، دیگه نمیتونم بیش از این منتظر بمونم.
زن: میخواهى من از پیشت برم؟
مرد: نه! فکرش را هم نکن.
زن: منو دوست داری؟
مرد: البته!
زن: آیا تا حالا به من خیانت کردی؟
مرد: نه! چرا چنین سوالى میکنی؟
زن: منو مسافرت میبری؟
مرد: مرتب!
زن: آیا منو میزنی؟
مرد: به هیچ وجه! من از این آدما نیستم!
زن: میتونم بهت اعتماد کنم؟
بعد از ازدواج
همین متن را این دفعه از پائین به بالا
--------------------------------------------------------------------------------
جذابیتهای تهران.....- تهران تنها شهری است که در آن میتوانید وسط خیابانهای آن نماز بخوانید، وسط پارک شام بخورید، در رستوران به دیدن مانکنهای لباسهای مدل جدید بروید، در تاکسی نظرات سیاسیتان را بگویید، در کوه برقصید، اما برای ملاقات با نامزدتان باید به یک خانه خلوت بروید.در تهران از همه جای ماشینها صدا در میآید، جز از ضبط صوت آن..در شمال شهر تهران مردم در سال 2020 میلادی زندگی میکنند و در جنوب شهر در سال 94 هجری
--------------------------------------------------------------------------------
یکی از عکساتو یادگاری بده میخوام بزارم لب قندون بچه به قند دست نزنه .
--------------------------------------------------------------------------------
سه نفر به جزیره آدمخوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در دیگ آب جوش انداختند. کمی بعد در اولین دیگ را برداشتند دیدند اولی از ترس مرده. در دیگ دومی را برداشتند دیدند از ترس بیهوش شده. در دیگ سوم را برداشتند، ترکه که توی دیگ بود، در حالی که بدنش را مالش میداد گفت: ببخشید روشور دارید؟
--------------------------------------------------------------------------------
اردبیل زلزله میاد، ترکه زنگ میزنه مسئولیتش رو بر عهده میگیره!
--------------------------------------------------------------------------------
میدونی اگر توی یک جیبت 80.000 تومان و توی یک جیبت یه چک پول باشه چه اتفاقی میفته؟ بابات داد میزنه! نکبت! چرا شلوار منو پوشیدی؟!
--------------------------------------------------------------------------------
از یه امریکایی و یه آفریقایی و یه ایرانی می پرسن: نظرتون راجع به کوپن گوشت چیه؟آمریکایی میگه: کوپن چیه؟ آفریقایی میگه: گوشت چیه؟ ایرانیه میگه: نظر چیه؟!
--------------------------------------------------------------------------------
معتادی که در حال کشیدن سیگار بود، میگوید: یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته!
--------------------------------------------------------------------------------
بچهای از پدرس پرسید: فرق تفنگ و مسلسل چیست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتی من و مادرت حرف میزنیم بیا گوش کن. آن وقت میفهمی فرقش چیه!
--------------------------------------------------------------------------------
مردی در خانهای میرود و از پسر صاحبخانه طلب آب میکند. پسر کاسهای پر از آب آورده، به دست مرد میدهد. ناگهان کاسه از دست مرد میافتد و میشکند. مرد خجل و شرمنده شروع به عذرخواهی میکند. پسرک هم برای اینکه دل او را به دست آورد میگوید: عیب نداره، به بابام میگم یه کاسه دیگه واسه سگمون بخره!
--------------------------------------------------------------------------------
رئیس: خجالت نمیکشی تو اداره داری جدول حل میکنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمیذاره آدم بخوابه!