عرفان درعرفات
كنند اما مرا رجو ع ده به تجليات انوار و به رهنمايى مشاهده و
استبصارتا بى توجه به آثاربه شهود حضرتت نايل گردم كه چون
به مقام معرفت وارد شوم سر درونم توجه به آثار نكرده و همتم
بلندتر از نظر به آنها باشد كه تنها تو بر هر چيز توانايى
اى خدا من اين بندهام كه ذلت و خواريم نزدت پيداست و اين
حال پريشانم كه از تو پنهان نيست ، از تو اى خدا وصال تو را مى
خواهم و به وجود تو دليل بر وجود تو مىطلبم پس مرا به نورخود
به كوى وصالت رهبرى كن و به صدق و خلوص بندگى در حضورت
پايدار گردان
بيان اين معاني بلند وعميق عرفاني دعاي عرفه درآن زمان
مكان خاص بالاتر از آن است كه در قالب الفاظ درآيد آ نهم بابيان
قاصر ،وقلم ناتوان بنده ولي صراحت كلام امام حسين عليه السلام
و نورانيت عبارات آن حضرت ماراياري مي كند لذا ازشما خواننده
عزيز درخواست مي كنم اگرباعربي آشناهستيد عين كلمات دعارا
بادقت مطالعه بفرمائيد ؛ واگر باعربي آشنانيستيد در ترجمه تحت
الفظي دعا دقت فرمائيد وآن گاه تحليل ذيل ر ا برسي نمائيد .
کودک درعالم کودکی بافطرتش خدارا می شناسد ؛وآنگاه که
به حد رشد می رسد ومنا ظرمختلف را ازقبيل زمين وآسمان وشب
و روز و کوه و صحرا و دريا رامی نگرد ناخود آگاه درک می کند که بايد
جها ن رابانی و نگهباني باشد
واگر درجات علمی وحکمت معانی را طی کند به دليل نيازممکن
الوجود به واجب الوجود وازجهت ضرورت قاعده :
کُلَ ما بِالعَرَضِ لا بُد ا ن ينتَهی ا ِلی ما بالذّات که ممکن هستی را ندا
شته واکنون دارد وبا يد آن را ازمبد ئی كه آن مبده عين هستي وواجب
الوجوداست دريا فت کرده باشد که هما نا آن مبدء؛خدا است.
(تفصيل روش اثبات وجود ذات باری تعالی درحکمت را با بيانی درحد
ا مکان سا ده طی مقاله ای مستقل نوشته ام که ا نشاء الله در آينده
عرضه می کنم )
امّا راه اولياء وعرفا برای رسيدن به خداوند شهود ورُويت باچشم
دل می باشد که امام حسين ع عرض می کند خدا يا برای رسيدن به
تو ا ز راه آثار (يوجب بعدالمزار) سبب دوری ا زتومی شود ؛ پس با تجلی
ا نوارخود مرا به خود برسا ن
ازتو میخواهم که مرا به وصال خودبرسانی وبرا ی اثبات وجودت
ازخود ت کمگ میخواهم ، مرا به مقام اهل قرب برسان ،ودرسلک اهل
جذ ب قرارم ده
باآنکه درآيات کثيره وروايات متوتره همه گان رابه تعقل وتفکر در
عالم خلقت وآفرينش دعوت کرده ، وبرای اثبات وجودخداوند وايمان و
اعتقاد به قدرت وحکمت وعلم آن ذات مقدس تأ کيدشده است ، و
درعين حال امام ع می گويد پروردگارا تفکردرآثارت سبب دوری از
زيا رتت می گردد ومراخود به وصالت برسان، گويا عرضه می دارند
معبودا ،مرا ازگرفتا ری ورابطه با غيرت محا فظت کن، وازآلودگی به
احوال کثرت درامان به دار چنا ن کن که غيرتورا هيچ نبينم وبدون تو
چيزی نخواهم .
آ ن کس که تورا شناخت جان راچه کند؟
فرزند و عيا ل و خا ن و ما ن راچه کند ؟
دیوانه کنی هردو هردوجها نش بخشی
د یوا نه تو، هردو ، جهان را ، چه کند ؟
کسی که بدريا متصل است قطره آب برا یش ارزشی
ندا رد آن ، و عاشقی که درکنار دلداراست پيغا م معشوق چه
مفهومي دارد ؟
امام حسين ع همانند پيغمبران الهی وديگرائمه معصومين
عليهم السلام ، هميشه درمحضرخداوند است وهرگز فاصله پيدا
نمی کند که عرضه ميدارد کی نهان بوده ايد تابه دنبالت به گردم؟
وکی دور بوده ايد تا برای رسيدن به وصالت نيازی به وسيله داشته
باشم ؟
ومي توانيم بگوئيم هرچيزي را بين خالق ومخلوق واسطه
قراردهيم وبخواهيم ازطريق واسطه به خداوندبرسيم نه تنها به
خداوند نز ديگ نشده ايم بلكه از اوفاصله هم گرفته ايم لذا امام ع
به صراحت مي فرمايناد :
إِلَهِي تَرَدُّدِي فِي الْآثَارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ: يعني دقت و
مطالعه درآثار خلقت نه تنها وسيله رسيدن به خداوندنمي شود
بلكه سبب دور نيز ميشوند.
و اینک توای رهرو راه معرفت وعرفان ازمنجلاب من وما ئی
بیرون آی ؛و ازخودبینی ودگر بینی درگذر، و چشم دلت را بازکن
ونیکو بنگر، تاجمال دلربای ذات خداوند يگانه را بدون آيات ونشانه
وعاري از پيرايه وبيگانه ببيني ومشمول كلام جانسوز امام حسين
عليه السلام كه فرمود :عَمِيَتْ عَيْنٌ لا تَراكَ كور باد چشمي كه
تورانبيند،نگرديد.
اي سالك صراط مستقيم ، واي رهرو طريق عرفان وشهود
ويقين ،پس كوله بارت را از دوش به يفكن ، وازابزار راه صرف نظر
كن ، و ازاين هم فراتر ، كه تمام علائق را از خود، دور كن وحتي
خودي خودرانيز كناربگذار ولباس را از اندامت بيرون نموده درحالت
احرام ، به عزم عرفه حركت آغازکن وبدان كه
كعبه يك سنگ نشاني است ، كه ره گم نشود
حاجي ؟ احرام ،د گر بند ، كه آ ن يا ر، كجا است
اما بکوش عقب گرد نکی وبه راهت ادامه دهید وشیوه احرام را
ازدست ندهید که به وصال محبوب نائل شوی
سحر با باد ميگفتم حديث آرزومندي
خطاب آمد كه واثق شو به الطاف خدا وندي
دعاي صبح وآه شب كليد گنج مقصود است
بدين راه وروش ميرو كه با دلدار پيوندي